تاثیر شبکه های اجتماعی در انقلاب مصر
اعداد : دکتر جواد عفراوی – دکترای علوم سیاسی دانشگاه تهران
المركز الديمقراطي العربي : –
- مجلة مدارات إيرانية : العدد الثاني والعشرون كانون الأول – ديسمبر 2023 المجلد 6, دورية علمية محكمة تصدر عن #المركز_الديمقراطي_العربي ألمانيا –برلين” .تعنى بالشأن الإيراني داخليا واقليميا ودوليا.
-
فصلنامه مدارات إيرانية فصلنامه أي علمي از طرف مركز دمكراسي عربي برلن منتشر مي شود.
للأطلاع على البحث “pdf” من خلال الرابط المرفق :-
چکیده:
هدف از این پژوهش بررسـی تاثیر شـبکههای اجتماعی در انقلاب مصـر، اسـت. یکی از ویژگیهای برجسته جنبش انقلابی مصــر (٢٠١٠-٢٠١١)، اســتفاده ابزاری معترضــان از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نوین به ویژه اینترنـت و تلفن همراه بود. رســـانه های اجتماعی چون فیس بوك، توییتر و یوتیوب؛ قابلیت پیامدهی متنی و نیز کـارکردهـای روزنامه نگاری شـــهروندی از طریق تلفن همراه و اینترنت در پیوند با رســـانههای رســمی)؛ و ســایر پتانســیلهای ارتباطی فناوری اطلاعاتی جدید، نقش قابل ملاحظهای در مراحل مختلف تحولات انقلابی مصـر داشـتهاند. نتایج نشـان میدهد که در تحولات مصــر، فیس بوك و توییتر ابزاری برای تبادل اطلاعات بود. معترضان تجربیات خود را طی اعتراضات به یکدیگر منتقل میکردند تا بهترین شیوههای ممکن را برای مقابله با نیروهای امنیتی به کار برند و بخشهای سـانسور شده رسانههای داخلی را به نمایش در آورند. انقلاب مصر نشان داد که فضای مجازی سلاح بسیار موثری است که خارج از کنترل حکومت است. فضـای مجازی مانند توییتر و فیس بوك فضـای آزادی برای اتحاد و اعتراضات و مطالبات واقعی و به حق و بیزاری از دولت را ایجاد کرد و همچنین فضـــای مناســـبی برای آگاهی دادن جهت شـــرکت در تجمعات و اعتراضـات بود و همگام با بیداری و انزجار مردم بر شـور انقلابات در مصر دامن زد. تظاهرات و اعتصاب علیه حکومت مبارك از یک صفحه اعتراضی در فیس بوك آغاز شد اما به خاطر اعاده حق برای تعیین سرنوشت و مقابله با رژیم اقتدارگرا به خیابانها آمدند. بنابراین فرضـیه پژوهش حاضر این است که شبکههای اجتماعی از طریق ارتقای سطح آگاهی شهروندان و اشاعهی نگرشهای دموکراتیک، ایجاد دگرگونی در نوع و نحوه ابراز مطالبات شـهروندان، شـکلدهی و تقویت حوزه عمومی، تضعیف حکومت و سازماندهی اعتراضات و تقویت و تشدید عمل جمعی، نقش شتاب دهندهای در انقلاب مصر ایفا کرده اند.
١-مقدمه
به دلیل تأثیرهای فزاینده اینترنت در جهان امروز از زاویههای گوناگون، اصـــلاحاتی مانند: »دهکده جهانی«، »آگاهی سیارهای« و »پایان جغرافیا« در محافل آکادمیک رواج یافته است. امروزه گفته میشود که سیاست بر بال رسانه ها حرکت میکند و با گسترش استفاده بازیگران جامعه مدنی در سطوح فروملی، ملی، منطقهای و جهانی از اینترنت و نقش آفرینی آن در تعامل های ســیاســی، اهمیت این تلقی بیشــتر آشــکار میشــود (سردارنیا، ١٣٨٨: ١٥٤).
در عصـر حاضـر در دنیای ارتباطات و اطلاعات، اتصـال به شبکه جهانی اینترنت به اصلی حیاتی تبدیل شده اســت. اســتفاده از اینترنت باعث ایجاد پیوند میان ســطوح مختلف ملی، منطقه ای و جهانی شــده اســت. انقلابهای تکنولوژیک و ارتباطی از جمله عواملی هســـتند که اقتدار دولت ها را روز به روز ضـــعیف تر می کنند. انسـان های دوران جدید به طور صرف، گیرنده و واردکننده پیام ها نیستند بلکه نوعی ارتباط و کنش متقابل در جریان انتقال اطلاعات و داده ها میان آنها وجود دارد. در این عصر، دولت ها نقش قالب خود را در هنجارسازی و ارزش سازی برای مردم خود، به دلیل وجود رسانه ها که آسمان کلیه کشورها را در مینوردند، از دسـت داده اند. شـبکه جهانی اینترنت، بارزترین نمونه این گفته است؛ زیرا در حالی که یک فرد در منزل خود نشـسـته، قادر است ارتباطی بسیار سریع با دیگر کاربران اینترنتی نه تنها درون کشور، بلکه در سرتاسر جهان برقرار کند. اسـتفاده از رسـانه ها، درون یک کشـور باعث آشـنایی مردم با اوضاع و زندگی دیگر مردم جهان و تقاضـای استانداردهایی بهتر برای زندگی از سوی آنها نسبت به آنچه در گذشته داشتهاند، میشود و همچنین جنبش های اجتماعی و اعتراض ها، سریع تر و در زمانی کوتاه تر نسبت به گذشته انجام میگیرند. گیوریان و ربیعی (١٣٨٤) هم معتقدند در صــورت افزایش نارضــایتی از رســانه های داخلی و عدم اعتماد به صـحت و سـقم پیام آنها شبکه های اجتماعی به هنگام بروز بحران های سیاسی می تواند تاثیر به سزایی در تصـمیم گیری و رفتار سـیاسـی جوانان داشته باشد . از دیدگاه هینتر١ (٢٠١٤) ابزارهای کلیدی خیزشهای
جدید، دیجیتالی هســتند. شــبکه های اجتماعی توانســته اند، گروه های نامتجانس را از راه دور به یکدیگر نزدیک نمایند و کانال هایی را به وجود آورند که کنترل سنتی دولت بر رسانه های را تضعیف نماید. در کنار فعالیت و اقدامات سـنتی، اینترنت ابزاری برای انتشار اخبار و اطلاعات بودند و تلفن های همراه و رسانه های اجتماعی ابزاری برای هماهنگی و ضبط وقایع به حساب می آمدند.
نقش وب ســـایـت هـایی مـانند توییتر و فیس بوك در این خیزش موســـوم به بهار عربی در دامن زدن به بزرگترین شورش علیه رژیم های سرکوب گر از زمان پایان جنگ سرد قابل توجه بوده است. بخش عمده ای از سـازماندهی رخدادهای مربوط به جنبش عربی در فضـای مجازی و شبکه های اجتماعی به شکل اعلامیه، فراخوان، أخبـار، اطلاعـات جنبش، چگونگی وضـــعیـت نیروهـای انقلابی و نیروهـای دولتی، موقعیـتهای جغرافیایی و پیام ها صـورت گرفته است. برای نمونه در فیس بوك صفحهای طعنه آمیز به رهبران دیکتاتور عرب مانند؛ حســـنی مبارك در مصـــر و بن علی در تونس با عنوان پروژه ی آمادهســـازی هواپیما برای هر رئیسجمهور بر پا شد. همچنین کابران فیس بوك با اشاره به قانون حالت فوق العاده که از ٣٠ سال پیش در مصــر پابرجا بود، اظهاراتی مانند”:ما خواهان لغو حالت فوق العاده هســتیم “یا “ما با قلع و قمع در مصــر مخالفیم “نوشـتند. بسیاری از کاربران عرب فیس بوك، به نشانهی همبستگی با مردم تونس به جای تصاویر خود از پرچم این کشـور استفاده کردند. اهمیت نقش این شبکه ها در بروز تحولات سال ٢٠١١ به اندازه ای بوده اسـت که می توان به پیشـنهاد ١٥٠ میلیارد دلاری پادشـاه عربستان برای خرید کامل شبکه اجتماعی فیس بوك برای مخدوش ســازی موج رســانه ای خیزش های عربی و عدم اشــاعه ی این خیزش به کشــور عربستان اشاره کرد. در تونس نیز فعالان اینترنتی اطلاعات خود را درباره ی اینکه چگونه معترضان می توانند از نوشابههای کوکاکولا به عنوان یک روش محافظت از خود در برابر گاز اشک آور استفاده کنند، با دیگران به اشتراك گذاشتند (کرمی و قوام، ١٣٩٨: ٢).
مصــر یکی از کشــورهایی اســت که به دلیل افزایش جمعیت جوان و تحصــیلکرده، اســتفاده از اینترنت و شـبکههای اجتماعی در آن رشـد تصـاعدی داشـته اسـت. در این کشـور، جنبش های اعتراضی و اجتماعی
مختلفی از گذشـته وجود داشته است که از شیوه حکمرانی دولت ناراضی بوده اند و از میان آنها می توان از اخوان المسـلمین نام برد. در دهه اخیر، جنبش هایی جدید که اغلب از جوانان مصـری تشـکیل می شد، به وجود آمد، به ویژه از سـال ٢٠٠٨ جنبشـی به نام آوریل شکل گرفت که اینترنت، مهم ترین وسیله ارتباطی آنها بود و از این طریق، نارضایتی های خود را اعلام می کردند (صالحی و همکاران، ١٣٩٢: ٢).
با توجه به اهمیت فزاینده شـبکه های اجتماعی در انقلابات اخیر و تحولات سـیاسـی، سـوال اصلی پژوهش حاضر این است که شبکه های مجازی چه نقشی را در انقلاب مصر ایفا کردند؟
٢-چارچوب نظری
معرفی شبکه های اجتماعی:
در اوایل دهه ١٩٩٠ فیلسوف آلمانی، یورگن هابرماس، مفهومی را مطرح کرد که در انگلیسی حوزه عمومی١ خوانده می شود. به عقیده وی، جوهره مفهوم حوزه عمومی، استفاده از فضایی مشترك است که شکل گیری افکار عمومی در آن امکان پذیر باشد؛ بنابراین رسانه های گروهی و نیز تعاملهای اجتماعی بین فردی از طریق اینترنت در آن می گنجند (دارنلی، ١٣٨٦: ٤٧). اینترنت براساس بیان اندرو چادویش در کتاب سیاست های اینترنت: دولت، شهروندان و فناوری های ارتباطی جدید، عبارت است از: شبکه ای از شبکههای یک به یک، یک به چند، چند به چند و چند به یک محلی، ملی و جهانی فناوری اطلاعات و ارتباطات، با اســـتانداردها و پروتکل های به نسبت باز و با موانع به نسبت کم برای ورود به آن (چادویک٢، ٢٠٠٦: ٧). یک تماس تلفنی، نمونه ای از یک ارتباط رسـانه ای یک به یک اسـت، در حالی که پخش معمولی رسانه ها (مانند تلویزیون و رادیو) یک ارتباط رسـانه ای یک به چند است. رسانه های جدید اجتماعی می توانند عملکردی مانند یک به یک، یک به چند و مهم تر از همه، چند به چند به معنای ارتباطی داشته باشند (بورگاتی و همکاران٣، ٢٠١٨: ٤١).
Public arena ١ Chadwich ٢ Borgatti, S. P ., Everett, M. G., & Johnson, J. C ٣
اینترنت با وجود کســتردگی و پیچیدگی اش، به طور کامل، برخلاف مدل یک به چند در رســانه های پخش همگانی قدیمی است؛ اما دارای قابلیتی است که از اساس، آن را از دیگر رسانه های گروهی متمایز می کند و آن، این اسـت که همواره دارای پتانسـیلی تعاملی اسـت و همین پتانسـیل تعاملی است که زمینه تغییرهای اجتماعی و اقتصادی را فراهم می کند (دارنلی، ١٣٨٦: ٢٧). اینترنت دارای سایت های اجتماعی، وبلاگ ها و شبکه های آزاد مختلفی است که از جمله مهم ترین آنها عبارت اند از:
فیس بوك١؛ فیس بوك در ٤ فوریه ٢٠٠٦ در دانشگاه هاروارد توسط مارك زوکربرگ٢ به عنوان یک وبسایت شـبکه های اجتماعی٣ (SNS) به انحصـار برای دانشـجویان دانشـگاه هاروارد راه اندازی شد؛ این وبسایت، امروزه از بزرگ ترین و معروف ترین و پراسـتفاده ترین سایت های شبکه های اجتماعی روی اینترنت است. فیس بوك تـا ســـال ٢٠١١ حـدود ٨٠٠ میلیون کاربر فعال داشـــت. کاربران فیس بوك با دیگر کاربران یا »دوستان فیس بوکی« با به روزرسانی »وضعیت« آنها و نوشتن روی »دیوارهای« اعضای دیگر یا ارسال پیام های مسـتقیم شـخصـی در تعامل اسـت. کاربران قادر به ساختن و پیوستن به گروه های مورد علاقه، مانند صـفحات جسـتجو برای تماس ها و ارسال عکس ها و فیلم ها هستند. محیط فیس بوك در واقع، مجلسی از دوســتان و آشــنایان یک کاربر به شــمار می آید. فیس بوك با بهره مندی از امکان عضــوگیری پرشــمار، به کاربران اجازه می دهد در هر لحظه دوسـتان تازه ای به مجموعه دوستان خود بیفزایند. کاربران فیس بوك، شـامل گروهها، دوسـتان، دوسـتان دوسـتان، اعضای هم شبکه و بیگانه ها می شوند (کیرکپاتریک٤، ٢٠١١: ٢٧٥).
توییتر٥؛ توییتر که در مارس ســال ٢٠٠٩ آغاز به کار کرد نیز به یکی از بزرگترین ســایت های شــبکه های اجتماعی تبدیل شـده اسـت. توییتر، شبکه اطلاع رسانی زمان واقعی است که شما را به آخرین اطلاعات در
Facebook ١ Mark Zuckerberg ٢ social networking site ٣ Kirkpatrick ٤ Twitter ٥
خصـوص آنچه جالب توجه می یابید، متصل می کند؛ این سایت به کاربران خود اجازه می دهد تا پیام های کوتاهی تا ١٤٠ حرف یا کاراکتر را که تویت« نامیده می شوند، منتشر کنند که می توانند توسط دوستان یا پیروان« ناشر خوانده شوند. به منظور دنبال کردن یک کاربر دیگر، شخص باید توییت یا واژه های خود را به اشـتراك بگذارد. محدوده این پیام های به روز از برخی فعالیت کنونی (مانند صـرف صـبحانه) تا به اشتراك گذاری حقایق علمی یا اخبار سـیاسـی، همچنین دسترسی به لینک رسانه های جاسازی شده را امکان پذیر میسـازد. هدف اصـلی توییتر، فراهم آوردن این امکان برای کاربران است که کاربران اینترنتی بتوانند در هر لحظه و به سـادگی آنچه را در اطرافشـان می گذرد، در فضـای مجازی منتشر کنند. با توجه به عملکرد آن، یعنی انتشار اطلاعات در قالب پیام های بسیار کوتاه، توییتر جزو رسانه های اجتماعی میکروبلاگینگ (وبلاگ نویسی کوچک) قرار می گیرد (کیرکپاتریک، ٢٠١١: ٢٧٦).
یوتیوب؛ یوتیوب اولین، معروف ترین و بزرگترین وب سـایتی اسـت که به آپلود و اشتراك گذاری ویدئوهای شــخصــی اختصــاص داده شــده اســت. کاربران یوتیوب می توانند فیلم ها را به صــورت رایگان تماشــا، به اشتراكگذاری و ارسال کنند. یوتیوب، سومین وب سایت دیدنی آنلاین است. در جنبش های سیاسی اخیر، انواع مختلفی از ابزارهای رســانه های اجتماعی برای اشــتراك گذاری ویدئو و عکس به طور گســترده مورد استفاده قرار گرفتند که از جمله مهم ترین آنها یوتیوب بود (هینتلر١، ٢٠١١: ٦).
سایت های شبکه های اجتماعی اینترنت از جمله فیس بوك و توییتر، به وسیله الیسون و بوید به عنوان وب سایت هایی که سه ویژگی زیر را دارند تعریف می شوند:
١- به کاربران اجازه می دهند که پروفایل بســازند و می توانند آن را در اختیار همه کاربران وب یا فقط در اختیار دوستان خود قرار دهند.
٢- به کاربران اجازه می دهد که یک شبکه از دوستان بسازند و با هم ارتباط برقرار کنند و کاربران میتوانند پیام های خود را برای دوسـتانشـان بفرستند؛ برای نمونه در فیس بوك با گذاشتن یک پیام روی « wall »
همه دوستان می توانند آن را ببینند و درباره آن نظر بدهند.
٣- همچنین کاربران توانایی دیدن و فهرسـت کردن دوسـتانشان را دارند و نیز می توانند به عنوان عضو در فهرسـت دوسـتان خود قرار گیرند. فهرست واژه ها و اصطلاحات این ارتباطات ممکن است از یک سایت به سایت دیگر متفاوت باشد (صالحی و همکاران، ١٣٩٢: ٧).
تاریخ جنبش ها و احزاب در مصر و ریشه های خیزش اجتماعی اخیر مصر:
نخستین تجربه حزبی در مصر به سال های پس از ١٩٢٢ برمی گردد که مصر به کشوری مستقل تبدیل شد. برقراری حکومت پادشاهی از یک سو و سلطه انگلیسی ها از سوی دیگر سبب شد که این تجربه چندان موفق نباشد. با کودتای افسران آزاد در سال ١٩٥٢ و اندکی پس از آن که جمال عبدالناصر با کنار زدن ژنرال نجیب به قدرت رسـید، به واسطه حاکم شدن نوعی جریان فکری سیاسی، مجالی برای رشد و فعالیت احزاب فراهم نشـد و در همین نظام آمرانه بود که سازمان اخوان المسلمین به بهانه همکاری با ژنرال نجیب، رقیب ناصر و اعتراض به حکومت سکولار ناصر، سرکوب و … قانونی اعلام شد و اعضای آن بازداشت شدند.
انور سـادات که بعد از سکته قلبی ناصر، ریاست جمهوری را به عهده گرفت، ابتدا به فعالیت های حزبی روی خوش نشان نداد اما در ادامه، با تأسیس اتحادیه سوسیالیست عربی، وقتی ناصری ها را با خود همسو نیافت، به فکر تأسـیس تشـکلاتی دیگر افتاد تا برای سـیاست هایش پشتیبانی بیابد که این اندیشه با اعطای آزادی نســبی به گروه های مخالف همراه بود؛ البته نباید از نظر دور داشــت که ســادات، مترصــد تقویت و تحکیم احزابی بود که با دولت همسو باشد.
در سـال ١٩٧٧ به دنبال تظاهراتی که در اعتراض به افزایش قیمت ها در مصـر برپا شد، سخت گیری دولت سـادات ضـد احزاب نیز افزایش یافت. در ژوئن ١٩٧٧ قانون احزاب به تصویب رسید که براساس آن، کمیته امور احزاب تشـکیل شـد و هر حزبی برای فعالیت باید از این کمیته مجوز می گرفت تا به رسمیت شناخته
شـود و فعالیتش جنبه قانونی داشـته باشـد؛ اما رشد فزاینده احزاب، موجبات نگرانی سادات را فراهم کرد و همین امر، وی را بر آن داشـت تا برای تشــکیل یک حزب وابسـته به دولت به تکاپو بیفتد و ســرانجام حزب دموکراتیک ملی را تشـکیل دهد. مواضعی که احزاب ضد سیاست های سادات در پیش گرفتند، عاملی برای اعمال فشار دولت بر احزاب شده، فعالیت حزبی با مشکلات و موانعی روبرو شد (حسینی گلی، ١٣٨٥: ١٧٢). پس از ترور سادات در سال ١٩٨١ و روی کار آمدن حسنی مبارك، رفتار دولت با احزاب، با فراز و نشیبهایی روبه رو شد. حسنی مبارك به صورت سمبلیک و نمادین در آغاز کار در مقابل اپوزیسیون، چهرهای مسالمت جویانه از خود نشـان داد و در صدد بود وانمود کند که به دنبال گذار تدریجی به دموکراسی است. در بخش عمده این سـه دهه، حکومت وی آمیزه ای از اقتدارگرایی و سـرکوب، تکیه بر نهادهای صوری دموکراتیک و ایجاد محدودیت های زیاد برای اپوزیسیون با محتوای بسیار اقتدارگرا و با دموکراسی صوری بوده و انتخابات یکی از تجلیات صوری دموکراسی در مصر بود (سردارنیا، ١٣٩٠: ١١٢).
در نیمه نخســت دهه ١٩٨٠، رژیم مبارك برای دموکرات نشــان دادن رژیم خود به تعدادی احزاب و انجمن برای فعالیت مجوزداد و روزنامه ها آزادی عمل بیشـتری یافتند. انتخابات پارلمان ١٩٨٦ تاحد به نسبت، قابل توجهی به صـورت آزاد و رقابتی تشکیل شد و میزان تقلب در آن پایین بود اما انتخابات سال ١٩٨٧ با تقلب بیشــتری برگزار شــد و به همین ترتیب در ســال ١٩٩١ تقلب افزایش یافت و بیشــتر احزاب از جمله حزب »وفد« به دلیل تقلب در انتخابات در آن شــرکت نکرد، آن را تحریم کردند. در انتخابات ١٩٩٥ احزاب، ناچار شــدند که مشــارکت کنند ولی نتیجه همچنان به نفع حزب حاکم رقم خورد و تنها چهار کرســی به احزاب اپوزیسیون و سه کرسی به کاندیداهای غیر حزبی و مستقل رسید. تقلب آشکار در این انتخابات سبب اعتراض احزاب شد و دادگاه، انتخاب بیش از ٢٠٠ کاندیدا را غیر قانونی اعلام کرد. تقلب حزب حاکم در این انتخابات چنان زیاد بود که شـاهدان مصـری پیروزی ٩٥ درصـدی حزب دموکراتیک ملی را بسیار شرم آور دانستند. انتخابات سال ٢٠٠٠ نیز به ظاهر به صورت چند حزبی و رقابتی برگزارشد ؛ در مجموع، حکومت به دلایلی از
جمله احساس خطر جدی از ناحیه انتخابات (به ویژه از سوی اسلام گرایان)، انتخابات را به صورت چندحزبی صوری و بدون محتوای واقعی در آورده بود.
انتخابات سال ٢٠٠٥ به صورت مداخله حزب حاکم و با تکیه بر ارتش و نیروهای امنیتی انجام شد که در این انتخابات در مقایســه با حزب حاکم، اخوان المســلمین تنها اجازه یافت ١٥٠ کاندیدا برای انتخابات، آن هم با عنوان مســتقل و غیر حزبی معرفی کند. انتخابات ســال ٢٠١٠ با آشــکارترین ســطح تدابیر امنیتی و تقلب، توسـط حکومت و حزب حاکم انجام شد؛ نتیجه این انتخابات، ٢٣ کرسی حزب دموکراتیک ملی، ١٥ کرسی برای احزاب مخالف و ١٦ کرســی برای کاندیداهای مســتقل بود. به دنبال اعلام نتایج این انتخابات، تظاهرات گسـترده احزاب مخالف در برابر دیوان عالی قضـایی مصـر برای ابطال نتایج صورت گرفت؛ در این تظاهرات، احزاب هر دو طیف ملی گرا – لیبرال و اسلام گرا، مانند اخوان المسلمین، وفد، جنبش الکفایه، حزب الکرام و ناصــری شــرکت داشــتند. البرادعی که رهبر انجمن ملی برای تغییر بود از کلیه احزاب و جریانات ســیاســی خواست که برای وارد آوردن ضربه نهایی به رژیم مبارك به این انجمن بپیوندند.
در ادبیات نظری انقلاب ها و جنبش های اجتماعی، تأکید بر این است که جنبش های اجتماعی و انقلاب ها، ریشـه ای سـاختاری و تاریخی دراز مدت یا به نسـبت دراز مدتی دارند و نه ریشـه صـرف در نارضایتی های کوتاهمدت و محدود؛ از سوی دیگر، تحلیلگران بر این نظرند که تنها با وجود شرایط نارضایتی های ریشه دار، انقلاب رخ نمی دهد، لذا نیاز است که فرصت های سیاسی شتاب زای مساعد داخلی و خارجی ایجاد شوند که عبارت اند از: شــکاف در نخبگان حاکم در خصــوص نحوه مواجهه با اپوزیســیون، کاهش طرف داران رژیم به دلایل گوناگون، بحران شـدید اقتصـادی و تشدید بحران کارآمدی و مشروعیت رژیم به تبع آن، افشای ابعاد جدی فسـاد سـیاسی و اقتصادی مقام های حکومت و وقوع انقلاب در کشورهای همسایه در شرایط مشابه با این کشور . در مصر نیز چنین شرایطی ایجادشد. جنبش اجتماعی که در تونس ضد حکومت زین العابدین بن علی به وجود آمد به مصـر گسترش یافت. انقلاب تونس به عنوان عاملی محرك برای شروع جنبش در مصر
که زمینه های اجتماعی، سـیاسـی و اقتصادی یک جنبش فراگیر اجتماعی در آن فراهم شده بود، عمل کرد (سردارنیا، ١٣٩٠، ١٢٨).
کار کرد سیاسی سیاسی شبکه های اجتماعی مجازی:
با توجه به نقش و اهمیت متقابل شـبکه های اجتماعی و سیاست، کارکرد سیاسی این شبکه ها را می توان در سه نقش عمده دسته بندی و بررسی نمود (کرمی و قوام، ١٣٩٨: ٦):
١- کارکرد ابزاری: چند سـالی اسـت (تقریبا از نیمه دهه ٢٠٠٠) در کشـورهایی مانند آمریکا، سیاستمداران برای حرکتها و فعالیتهای ســیاســی خود مانند شــرکت در انتخابات، به جای اســتفاده از محملها و ابزارهای سـنتی از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند و از این طریق، پیام های خود را در اندك زمان و تقریبا به طور رایگان به جمع بسیار زیادی از مخاطبین می رسانند. کلمه ابزار، مفهومی را در ذهن متبادر می کند که هم می توان از آن استفاده کرد و هم می توان آن را کنترل نمود اما این در حالی است که بخش گسترده ای از آنچه امروزه در شــبکه های اجتماعی اتفاق می افتد، از کنترل خارج اســت. تربیت جنگجویان رســانه ای، طراحی نرم افزارهای جاسـوسی شبکه های اجتماعی، نمود واژگونه حقیقت و امثال آنها را می توان در نقش ابزاری کار کردهای سیاسی شبکه های اجتماعی ملاحظه نمود.
٢- کارکرد رسـانه ای: استفاده از شبکه ها به ویژه در رویدادهای سیاسی- اجتماعی در کشورهاست، به ویژه هنگامی که کنترل رسانه های عمومی مانند رادیو و تلویزیون و جراید در دست دستگاه حاکم است و از اینرو می تواند در هنگامی که منافعش ایجاب کند، دسترسی به این امکانات را محدود و یا قطع کند. نظیر این را می توان در رخدادهای انقلاب های اخیر خاورمیانه مشـاهده کرد. با توجه به تظاهراتی که در این کشورها به راه افتاد، دولت های این کشــور محدودیت هایی را بر رســانه ها و مخابرات اعمال کردند اما مردم معترض با اســتفاده از امکانات موجود در شــبکه های اجتماعی، با ایجاد وب ســایت و وبلاگ ها و نیز با بهرهگیری از صفحاتی که در فیس بوك و توییتر ایجاد کردند، اعتراضات را سازماندهی کرده و آنها را جایگزین رسانه های معمولی کردند.
٣- کارکرد منبع و مأخذی: شبکه های اجتماعی به عنوان منبعی در اختیار طراحان و حامیان آنها هستند که میتوانند با القاءنرم ســـیاســـتهای ترجیحی خود به ترغیب اعضـــای آن اجتماع درپذیرش نظراتشـــان میپردازند. جذب منابع و پروراندن ایدئولوژی های سیاسی در مردمی که گاه در ابتدا در شمار مخالفان افکار حاکم سیاسی بر شبکه ای خاص قرار دارند و تغییر اذهان این گروه ها از دیگر رخدادهای پنهان در این شبکه هاسـت. امکاناتی که این شبکه ها برای جمع آوری اطلاعات اعضای آن به دست می آورند، نقشه راه مناسبی برای جهت گیری و شـناسایی انواع و میزان فعالیتهای سیاسی در اختیار می نهد. پرایس و رابرتز معتقدند که رسـانه ها، با قرار گرفتن میان کنشگران سیاسی و مردم دو نقش اساسی در فرایند افکار عمومی ایفا می کنند؛ نخسـت در راسـتای ایفای نقشـی گزارشی و در قالب اخبار و تفاسیر رخدادهای، فضاسازی ذهنی می کنند و دوم با منعکس کردن پاسخ های مردم به برخی پرسش ها، نقش نظرسنجی را نیز به خود اختصاص میدهند. در واقع با این کار همه را در جریان فضای ذهنی مردم قرار می دهند. نقشی که ممکن است حتی به شــیوه مصــاحبه با آدم های کوچه و بازار و انتشــار نامه های مردم صــورت پذیرد. این دو نقش مکمل یکدیگرند و امکان می دهند، مبادله متقابل از یکسـو بین کنشـگران سیاسی و از سوی دیگر میان موافقان و مخالفان آنان برقرار گردد (عشوری مقدم، ١٣٨٩: ١٢٤).
شـبکه های اجتماعی شکل اجتماعی نوینی از ارتباطات را به وجود آورده که در عین حال توده ای است؛ اما به صــورت انفرادی تولید و دریافت می شــود و تاثیر می گذارد. با این همه، در ســراســر جهان، به ابزاری در خدمت جنبش های اجتماعی تبدیل می شـود؛ این جنبش ها، باید بتوانند برای دستیابی به اهداف خود، در سه زمینه توانمندی داشته باشند: شکل دادن به هویت جمعی، متقاعد ساختن پیروان خود و بسیج آنها. این جنبش ها، با اســتفاده از تکنولوژی های جدید اطلاعاتی، میتوانند به راحتی به هر ســه هدف مذکور دســت یابند. در این شـبکه ها، تأثیر بر افکار عمومی و بسیج آن، به گونه ای است که به واسطه این رسانه ها، نوعی فضای عمومی شکل میگیرد و بسیاری افراد، بدون آنکه یکدیگر را ببینند و تبادل نظر کنند،مانند یکدیگر فکر و در نتیجه مانند یکدیگر نیز عمل میکنند.بر این اســاس،از طریق تولید پیام، شــعارواندیشـــه،
به شیوهای هنری و از طریق تصویر، گرافیک، صدا و موسیقی، تصورات دستکاری و بسیج می شوند و در نهایت فعالیت ســیاســی، این امکان را می یابد که با زندگی روزمره آمیخته شــود. همچنین شــبکه های اجتماعی مجازی همانند آزمایشــگاهی اســت که جنبش های اجتماعی، میزان توانمندی خود را بررســی می کنند. در چنین حالتی شبکه های اجتماعی، تنها به عنوان وسیله سیاسی عمل نمی کنند، بلکه خود به فضای سیاسی تبدیل می شــوند. همچنین کاربرد شــبکه های اجتماعی این امکان را به جنبش های اجتماعی می دهد که روش های سنتی بیان اعتراضات خود، همانند راهپیمایی ها، اعتراضات، شعارها و استفاده از نمادها را آسانتر بـه کـار برده و آنهـا را بـا روش های نمادین جدید ترکیب کنند. بر همین اســـاس، این جنبشها توانمندی اجتماعی به استفاده از پوشش رسانه ای جمعی نیازی ندارند (نورمحمدی، ١٣٩١: ٩٩).
نقش رسانه های اجتماعی در اعتراضات مصر:
مصر، کشوری آفریقایی است که از شمال به دریای مدیترانه از شرق به دریای سرخ، از مغرب به کشور لیبی و از جنوب به کشـور سودان محدود می شود و با ٢٨٩٦ کیلومتر مرز ساحلی، کنترل بر صحرای سینا و کانال سوئز دارای موقعیتی ساحلی – استراتژیک است. مصر با مساحت ١٠٠١٤٤٩ (بیست و هشتمین کشور جهان) اسـت بر اسـاس آمار سـال ٢٠١٢، ٤ ٧١ درصـد جمعیت مصر باسوادند و ٨ ٤٢ درصد جمعیت در شهرها و ٧ ٥٢ درصد در روستاها زندگی می کنند. از سال ١٩٤٥ بر اهمیت این کشور به دلایلی همچون همسایگی با اسرائیل، وجود مرکز ثقل جهان عرب، داشتن یکی از نیرومندترین نیروهای نظامی خاورمیانه و رهبری حرکت ضـداستعماری افزوده شد. موقعیت جغرافیای مصر به گونه ای است که همواره در گذشته قدرت جهان باری ورود به خاورمیانه از آن اسـتفاده کرده اند. اکنون نیز ارتباطی تنگاتنگی بین مصر و خاورمیانه دیده میشود که ریشـه در مسـائل ژئواسـتراتژیک دارد. قبل از تحولات سـال ٢٠١١ طبق قانونی اسـاسـی، مصر کشوری سوسیال دموکرات بود. اسلام یکی از منابع اصلی قانونگذاری در این کشور است. نظام سیاسی جمهوری عربی مصر بر تعداد احزاب مبتنی بود (اشرف نظری و قلی پور، ١٣٩٧: ١٦١).
در کشور مصر بیش از ٢٠ میلیون نفر از اینترنت استفاده می کنند. ٤٢ میلیون نفر تلفن همراه دارند. از این دو جهت مصـر در قاره آفریقا اول اسـت. در مصـر ١٦٢ هزار بلاگر فعال اند، اکثرشان هم جوان هستند و در طول عمرشـان جز مبارك رئیس جمهوری ندیده اند. اینترنت برای این جوانان راه تازه ای گشوده است. پس از قیام مردم تونس که منجر به فروپاشـی حکومت زین العابدین بن علی شد، مصر اولین کشوری بود که به سـرعت متحول شـد و با سقوط رژیم مبارك تحولات در سایر کشورهای عربی ادامه یافت (حمیدی، ١٣٩٠: ٥).
اینترنت و شـبکه های اجتماعی مجازی نقش مهمی را در ایجاد دگرگونی بسیاری از اشکال کنش جمعی، از اقنـاعی تـا تقابلی و از اقدامات فردی تا اقدامات جمعی بر عهده دارند. چنین کارکردهایی در جنبش انقلابی مصـر کاملأ نمایان بود. از نظر سـحر خمین و کاترین وون رسـانه های جدید در انقلاب مصر به ویژه در سه شیوهی به هم پیوسته مهم بود:
١- فعال کردن کنشـگرایی سـایبر، که یک برانگیزنده مهم برای کنشگرایی خیابانی بود، ٢- تشویق درگیری مدنی از طریق کمک به بســیج و ســازماندهی معترضــان و ٣-بالاخره فراهم کردن شــکل جدیدی از روزنامه نگاری شهروندی که عرصه ای را برای شهروندان عادی فراهم می کند تا خویشتن را بیان کرده و تفاسیر خود از واقعیت را ثبت نمایند فرسودگی حکومت و عدم گردش نخبگان، شخصی بودن قدرت سرکوب سیاسی و فسـاد گسترده، مهم ترین ساختار سیاسی دوران مبارك بود که زمینه های بحران مشروعیت را فراهم آورد. حوادث تونس و سـرایت آن در جهان عرب، موج اعتراضات را در مصر برانگیخت. بروز اعتراضات و انقلاب در این کشور با فراخوان تجمع در روز ٢٥ ژانویه در فیس بوك به دعوت مجموعه ”جوانان ٦ آوریل” و ”ما همه خالد سعید هستیم” انجام گرفت. از این رو توجه به نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در تحولات کشور مصر از اهمیت خاصی برخوردار است (اشرف نظری و قلی پور، ١٣٩٧: ١٦). نقش دنیای مجازی بر تحولات مصر به شرح زیر است:
١-ارتقای سـطح آگاهی شهروندان و اشاعه ی نگرش های دموکراتیک: ایفای نقش شهروندی فعال در عرصه های مختلف، مستلزم دسترسی فزاینده ی شهروندان به اطلاعات است دولت مصر در دهه های قبل از انقلاب سرمایه گذاری های زیادی در زمینه ی بالا بردن مهارتهای نیروی انسانی برای استفاده از فناوری اطلاعات و افزایش سواد الکترونیک شهروندی و توسعه ی محتوی الکترونیک به زبان عربی در اینترنت انجام داد، جوانان به عنوان کاربران اصــلی با بهره مندی از این فضــا متناســب با شــرایط جهانی با حقوق مدنی، ســیاســی و اجتماعی خود آشنا شدند.
٢-ایجاد دگرگونی در نوع و نحوه ابراز مطالبات شـهروندان: با سقوط بین علی، مطالبات شهروندان مصری به تغییر حکومت تبدیل شــد و فضــای مجازی عرصــه ای برای ابراز این مطالبات جدید بود، به گونه ای که در اینترنت محتواهایی مبتنی بر خواسـت مردم برای رفتن مبارك از مصـر گذاشـته می شد که حاکی از تغییر مطالبات شهروندان بوده است.
٣- شـــکل دهی و تقویت حوزه عمومی: فضـــای مجازی نقش مهمی در ایجاد و تقویت یک حوزهی عمومی داشت. به عنوان مثال می توان به گروه های فیس بوکی مانند ”ماهمه خالد سعید هستیم” و ”جنبش جوانان ٦ آوریل” اشـاره کرد. جنبش جوانان ٦ آوریل گروه فیس بوك مصـری اسـت که توســط احمد ماهر در بهار ٢٠٠٨ برای حمایت از کارگران شـــهر صـــنعتی المحله الکبری که برای اعتصـــاب در تاریخ ٦ آوریل برنامه داشتند، ایجاد شد. تا ژانویه ٢٠٠٩ این گروه ٧٠٠٠٠ عضو عمدتأ جوان و تحصیلکرده داشت که بیشتر آنها تا بیش از آن در سیاست فعال نبودند و دغدغه اصلی شان نبود آزادی بیان، وجود خویشاوند سالاری در دولت و اقتصاد راکد کشور بود.
٤-تضــعیف حکومت: رویدادهای مصــر نشــان میدهد که همه نیروهای هواداری دولت و هم مخالف دولت از شـبکه های اجتماعی به طور فعال برای سـازماندهی توده های مردم استفاده می کنند. رسانه های متعلق به دولت به حذف و تحریف حقایق می پرداختند . جوانان با توسـل به فیس بوك و توییتر به وضـعیت موجود و واقعی پی می بردند . در طول شورش مردم مصر شرکت اپراتور تلفن همراه ” ودافون” اعتراف کرد که توسط
مقامات، مجبور به انتشار پیامهای طرفدار دولت شده است. اینترنت و پوشش تلفن همراه نیز در مقاطع زمانی قطع شــده بود. از ٢٥ ژانویه جوانان مصــری به طور فزایندهای با اســتفاده از رســانه های اجتماعی برای اطلاعرسانی، بسیج و مخالفت دولت را مجبور به شفافیت و پاسخگویی کردند.در جریات سقوط دولت مبارك قدرت اطلاع رســانی جهت تغییرات را نشــان داد و جهان مشــاهده کرد که توانایی برای اطلاع رســانی دیگر منحصــر به دولت نیســت. تلفن همراه برای معترضــین، ثبت رویدادهای جدید را فراهم کرد. شــهروندان از دوربین های تلفن همراه خود برای ثبت رویدادها، خشـونت پلیس و… اسـتفاده کرده و با انتقال سریع آن به فیس بوك، توییتر، فلیکر و تارنگارهای دیگر برای گزارش اعتصاب، سازمان دهی حفاظت قانونی و جلب نظر به تلاش هایشان و کسب حمایت استفاده کردند.
٥-سازماندهی اعتراضات و تقویت و تشدید عمل جمعی: معترضان مصری از شبکه های اجتماعی جهت بسیج معترضــان و پخش فراخوان، طراحی برنامه ریزی جمعی، نجات یکدیگر و… اســتفاده کردند. به عنوان مثال صـفحه ی فیس بوك ”ما همه خالد سـعید هستیم” تبدیل به یک منبع مهم اطلاعات و آگاهی و هماهنگی معترضـان بود. در این صفحه اعلامیه هایی مانند ”فقط پرچم های مصر، هیچ نماد سیاسی به همراه نیاورید، خشـونت ممنوع، آب فراوان به همراه داشـته باشـید، کارت شـناسایی خود را نیاورید و……..” منتشر میشد. ریشـه اصلی این اعتراض سراسری، به دعوت این گروه در اعتراضی به تقلب در انتخابات پارلمانی پایان سال ٢٠١٠ میلادی مصـر می رسـد. از میان افراد دیگری که به صورت مستقل و جدا از ایدئولوژی های حزبی به صورت مجازی در انقلاب مصر مشارکت داشتند، می توان به افرادی همچون وائل غنیم، عبدالرحمن فارسی و احمد دومه اشاره کرد. که بعدها حزب جدیدی را به نام جریان مصری را راه انداختند. جوانان مصری خارج از کشور نیز از طریق فیس بوك اقدام به راه اندازی صفحه هایی در باب اخبار انقلاب مصر کردند، صفحه های اخباری و تبلیغاتی نمایش اخبار و ویدئوهایی از صــحنه های نبرد خیابانی مردم مصــر با نیروهای امنیتی و لباس شخصی مبدل شدند بنابراین به چالش کشیدن دولت حسنی مبارك توسط جوانان اینترنتی مصری، نه تنها جهان عرب، بلکه بسیاری از کشورهای مختلف را با این واقعیت روبرو ساخت که جهان جدید فیس بوکی
آغاز شــده و این آغاز به معنای تغییر اســاســی در روش و نوع مدیریت ســیاســی ملی و بین المللی اســت (ابراهیمی، ١٣٩٠: ١٢١).
به منظور ارزیابی نقش رســانه ها در اعتراضــات مصــر تحلیل منابع واســطه ای از توئیت ها گرفته تا مقالات ژورنالیستی و آکادمیک اهمیت دارد. در این میان سه روند دارای اهمیت است: رسانه های اجتماعی به عنوان یک ابزار سـازمانی، به مثابه مطبوعات جانشـین و مفری برای روزنامه نگاری شهروندی و در نهایت به عنوان ابزاری برای خلق آگاهی هم در سطح منطقه ای هم بین المللی (گلکار و همکاران، ١٣٩٦: ١٣٥).
الف) رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری سازمانی:
یکی از ویژگی های اعتراضات مصر سرعت آن در مقایسه با دیگر کشورها بوده است. در حالیکه موفقیت این اعتراضـــات در تونس و لیبی که ٢٨ و ٩ ماه به طول انجامید فعالین مصـــری تنها در ١٨ روز موفق شـــدند حکومت مبارك را خلع کنند و علاوه بر آن در مقایسه با سایر اعتراضات عربی صلح آمیز تر بوده است. عنصر محوری در سرعت بخشی به این تحولات را می توان در استفاده موثر از شبکه های اجتماعی به عنوان شکلی از زیرساخت های سازمانی که با شبکه های مجازی شروع شده و با شبکه های آفلاین جایگزین شد جستجو کرد. فعالین مصــری بخوبی قادر بودند از قدرت رســانه های اجتماعی به شــکل گســترده و با ســرعت زیاد با اســتفاده از توانایی های ارتباطی اســتفاده کنند. گروه فیس بوکی وائل غنیم با عنوان »ما همه خالد ســعید هسـتیم«، به عنوان یک کمپین سازمانی عمل کرد که افراد همفکر را برای گرامی داشتن یاد و خاطره خالد سعید دور هم جمع می کرد. این امر منجر به شکل گیری علائق مشترك برای مخالفت با پلیس مصر شد که در نهایت به جنبش خلع مبارك انجامید. فیس بوك نه تنها سـاختار سـازمانی را فراهم می کرد بلکه فضای حیاتی را برای مخالفین بالقوه فراهم می کرد تا به دیگران وصـل شـوند و ارزش های مشترك را به اشتراك بگذارند. این صـفحه اینترنتی به شبکه های مختلف فعالین از جمله جنبش ٦ آوریل، اجازه داد تا با همدیگر مرتبط شوند (خبیب و سهیل١، ٢٠١١: ١٤٢).
Chebib, N. K., & Sohail, R. M. ١
بنابراین نقطه عطف اتفاق می افتاد: زمانی که مخالفت و اعتراض به تقویت خود می پردازد و بدون سازمان با فعالیت مسـتقیم تحت رهبری خاصی افزایش می یابد، زمانی که طرح های مربوط به اعتراضات تدارك دیده می شـدند اخبار در سـراسر گروههای خارج از خط اینترنتی هم گسترش پیدا می کردند و به اکثریت مردم مصر که به شبکه های اینترنتی هم وصل نبودند می رسید. در اینجا بود که گروههایی نظیر رانندگان تاکسی هم تلاش می کردند از طریق گفتگوهای دو و چند نفره به آگاهی بخشی بپردازند.
معترضین همچنین از شکل های سنتی انتشار اطلاعات مانند پخش اعلامیه در خیابان ها نیز استفاده کردند، با در نظر گرفتن اینکه برخی منتقدین در آن زمان اشــاره کرده بودند که رســانه های اجتماعی در انتشــار اطلاعات در جاهایی همچون کشورهای عربی که نفوذ اینترنت پائین اســت خیلی قابل اعتماد نیســت. با این حال چنین انتقادات، نقشــی که شــبکه های اجتماعی
آنلاین در تقویت شبکه های اجتماعی آفلاین بازی می کنند را نادیده می گیرد.
ب) رسانه های اجتماعی به مثابه مطبوعات جانشین:
با وجود موانع پائین ورود به شـبکه های اجتماعی، این رسانه ها فضای آسانی برای روزنامه نگاری شهروندی به مفهوم گزارش تحولات، آپلود ویدئوها و متن ها به ص ورت مستقیم در فضای مجازی و … فراهم می کنند. گفتگوهایی که از طریق فیس بوك و توئیتر و دیگر شـبکه های اجتماعی اتفاق افتاد توسط رسانه های دیگر به عنوان منبع اصـلی در اوج اعتراضات مورد استفاده قرار گرفت. به طور مثال الجزیره در طول اعتراضات بر وبلاگ نویسـان معروف و کاربران توئیتر برای پوشش زنده وقایع تکیه می کرد. این استراتژی از طریق تلاش برای شناسای وبلاگ نویسان در کشورها قبل از شروع اعتراضات کارگر افتاد و در باعث آگاهی بخشی به افراد به گونه ای که تبدیل به شهروندان خبرنگار شوند شده بود.
اگرچه در خصـوص صـحت موضوعات و مطالب مربوط به ژورنالیسم شهروندی تردید وجود دارد اما در عین حال در خصوص نقش شبکه های اجتماعی آنچه روشن است این رسانه ها باعث شدند تا افراد روایت خود را از وقایع حادث شـده بنویسـند. لازم به ذکر اسـت که نقد فزاینده ای نسبت به روایت غربی از انقلاب مصر و
دیگر اعتراضات کشورهای عربی وجود داشته است. جورج فریدمن این روایت غربی را اینگونه بیان میکند که »بهار عربی شورشی سیاسی توسط توده هایی بود که خواستار اصلاحات لیبرال دموکراسی هستند که توسط کشـورهای عربی رهبری شـده و در نهایت تغییر سـیاسـی را در سـراسـر جهان عرب رقم زده است.« عنصر محوری در این روایت استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان یک ابزار تسهیل کننده است و اینکه استدلال شود که فیس بوك، توئیتر، یوتیوب و دیگر رسانه های اجتماعی اصالتا رسانه هایی غربی هستند و استفاده از آنها باعث ســقوط دیکتاتورها شــده اســت اغراق اســت و گفتمان هژمونیک مدرن تغذیه می کند. به منظور بررسـی نقش رسانه های اجتماعی در گسترش اطلاعات، یک مطالعه موردی در خصوص اینکه چگونه توئیتر توسط فعالین مصری مورد استفاده قرار گرفت در طول دوره میان ٢٥ ژانویه زمان اولین اعتراضات در میدان تحریر مصر – تا ١١ فوریه زمانی که مبارك، رئیس جمهور وقت از قدرت کناره گیری کرد انجام گرفت. تحلیل محتوای نزدیک به ١٠٩١ توئیت که توســـط الکس نانس١ و نادیا آیدل٢ (٢٠١١) صـــورت گرفت، توئیتها براساس هدف دسته بندی شدند شامل توصیف وقایع، خواسته های معترضین، دستورالعمل برای گردهمایی و خواست انسجام معترضین (علی٣، ٢٠٢٠).
نتیجه محققین نشـان داد که توئیتر به عنوان فضـای جانشـینی برای سایر رسانه ها و نیز ارائه جدیدترین و تازهترین اخبار و در نهایت فراهم سازی روایت خود از وقایع برای مخاطبان داخلی و بین المللی مورد استفاده قرار گرفت. در این معنی، رســـانه های اجتماعی به افراد مختلف چه آنهایی که جلای وطن کرده بودند و با مخاطبان بین المللی تا در یک فضای واقعی تحولات این کشور را پیگیری کنند. زمانی که دولت مصر تصمیم به قطع اینترنت گرفت برخی افراد از خارج از کشـور با اســتفاده از رســانه های ســنتی نیز به پوشــش وقایع پرداختند. بطور مثال اســکات ریلتون، دانشــجوی تحصــیلات تکمیلی آمریکایی با اســتفاده از تلفن موانع جغرافیایی را دور زده و با گرد آوری اطلاعات از طریق افراد در داخل مصر وقایع را برای چهار هزار دنبالکنندهاش
Alex Nunns ١ Nadia Idle ٢ Ali, K ٣
توئیت کرده بود. از دید اسری اسریواسان١، استاد رسانه های دیجیتال، »این نقش واقعی و حقیقی افرادی بود که دور از تحولات بودند تا آن را درك و تحلیل کنند.«
در این فضای روزنامه نگاری شهروندی است که مسائل و مشکلات مربوط به »صحت« و »گمنامی«، اهمیتی ندارد. با اینحال در حالیکه گمنامی ناشی از فضای اینترنت فضا را برای بیان عقاید خود بدون ترس از واکنش شدید حکومت فراهم می کند امکان سوء استفاده از این بی نام و نشانی هم وجود دارد.
ج) رسانه های اجتماعی به عنوان مولد آگاهی:
در آثار مختلف پس از شروع اعتراضات، توجه زیادی به نقش آگاهی بخشی اینترنت در بیداری اسلامی شده اســت. تحولات جهان عرب یک نمونه روشــن در خصــوص فعال کردن جنبش های خاموش توســط گروهی آنلاین و متصـل به فضـای مجازی اسـت. نظرسـنجی که توسط گزارش رسانه های اجتماعی عرب انجام شد نشـان می دهد که در مصر، اکثریت کاربران فیس بوك معتقدند که این شبکه به صورت موثری در بالابردن آگاهی عمل کرده و از علل اصلی شروع جنبش در این کشور بوده است.
شاید بهترین مثال تشکیل گروه »ما همه خالد سعید هستیم«، توسط وائل غنیم است. برای گرامیداشت یاد و خاطره خالد سـعید-وبلاگ نویس جوانی که توسط پلیس به شکل وحشیانه ای کشته شد. این گروه فیس بوکی به سـرعت ٥٠٠ هزار عضـو را جذب کرد که عکس های جسـد او را به سرعت رد فضای مجازی پخش کردند. در این معنی غنیم توانایی های شبکه ای فیس بوك را کشف کرده تا یک کمپین کنشگری سایبری، علیه دولت فاسـد و سـرکوبگر مصـر براه بیاندازد. هاوارد کنشگری سایبری را کنش استفاده از اینترنت برای پیشـبرد یک هدف سـیاسـی عنوان میکند که هدف این کنشگری اغلب ایجاد احساسی یا از روی تفکر یک
Sree Sreenivasan١
فضـای دیجیتالی به منظور بیان روایت بی عدالتی، تاریخ تفسـیر و طرفداری از نتایج سـیاسی خاص، تعریف میکند (هوارد١، ٢٠١٠: ٨٤).
گروه فیس بوکی »غنیم« در حقیقت خواستار نتایج سیاسی بود به همین دلیل است که از یک ابزار سازمانی برای افزایش آگاهی در خصـوص اعتراضات ٢٥ ژانویه استفاده کرد. این استفاده از فیس بوك و توئیتر باعث افزایش آگاهی و شـور و اشـتیاق در میان مصریها شد و مقامات مصری را نیز به نقش فزاینده این شبکه ها مطمئن کرد: آنچه که هافینز٢ از آن به روند دستیابی به نتایج سیاسی از طریق »کپی و پیست«، نام می برد. »اخباری که آنها می خوانند، بحثهایی که بر روی آنها انجام می دهند، چیزی که خوشــشــان می آید(لایک میکنند و آنچه که برای دوســتان خود می فرســتند (فوروارد می کنند) همگی جنبه آگاهی بخشــی دارد« (خبیب و ســهیل، ٢٠١١: ١٥٣). رســانه های اجتماعی نقش مهمی در شــکل دهی به این تغییر جمعی در آگاهی اجتماعی بازی می کنند. از دید اسلیم آمامو٣ وبلاگ نویس تونسی و وزیر ورزش و جوانان سابق دولت تونس، آگاهی جمعی از طریق اینترنت حاصـل می وشد زیرا اینترنت بی واسطه و دست اول است. کنشگری سـایبری می تواند گروه خاموش را فعال کرده و به نتایج سـیاسـی ختم شود. عنصر نهایی این تاثیر گذاری توسط شبکه های اجتماعی را می توان در جامعه بین المللی جستجو کرد. نیاز به ابزارهای شبکهای اجتماعی برای تداوم بسیج سیاسی زمانی آشکارتر می شود که در نظر داشته باشیم شرکت های غربی گوگل و توئیتر باهم متحد شــده تا ســرویس بدون اینترنت – (Speak2Tweet) بعد از قطع اینترنت توســط مبارك را به تمامی مردم مصر ارائه دهند و شرکت لبنانی حبیب حداد همراه با گوگل و توئیتر بیش از هزار مترجم برای ترجمه توئیت های عربی به زبانهای فرانسه، آلمانی و انگلیسی سازماندهی کرد. آنچه که در اینجا اهمیت دارد نقش قدرمتند بازیگران بین المللی و غیر دولتی در سیاست داخلی مصر است (بویان٤، ٢٠١١: ١٨).
Howard, P. N.١ Hofheinz ٢ Slim Amamou ٣ Bhuiyan, S. I ٤
٣-نتیجه گیری
در ســال های اخیر، فناوری های جدید ارتباطی به ویژه رســانه های اجتماعی اینترنتی به منابعی مهم برای بسیج اقدام جمعی و سازماندهی جنبش های اجتماعی در سراسر جهان تبدیل شده اند. جنبش های اخیر در خاورمیانه عربی و شمال آفریقا با بهره گیری از فناوری های جدید ارتباطی، شکلی جدید از انقلاب، جنبش و بسیج مردمی را در این منطقه به نمایش گذاشت و مردم در این کشورها خواستار احیای حقوق خود شدند. آنچه در این جنبش ها پررنگ تر و تأثیرگذارتر از همه دیده می شـــد، رســـانه ها و به خصـــوص اینترنت و شـبکههای اجتماعی آن اسـت، زیرا از بدو شروع اعتراض ها نقش مهمی را در این جنبش ها ایفا کردند و از یک سو موجب آگاهی بخشی به مردم و از سوی دیگر با داشتن قابلیت های مختلف، سبب سرعت بخشی به اعتراض ها و گسترش آن در سطح منطقه شدند. عقیده بر این است که شبکه های بزرگ رسانههای اجتماعی مانند فیس بوك، توییتر و وبلاگ های شخصی به عنوان کانال هایی قدرتمند ظاهر شدند که به مردم مصر در عبور از سـانسـور دولتی، گسـترش مفاهیم اصلاحات سیاسی، بسیج شهروندان برای شرکت در فعالیت های سیاسی به عنوان منبعی مهم برای اقدام جمعی و سازماندهی جنبش یاری رسانند.
احمد زاده کرمانی و ســیدآقایی (١٣٩٣) معتقدند، محیطی مانند فیس بوك و دیگر شــبکه های اجتماعی، فضـایی را فراهم می کنند که سکوت و ترس در آن شکسته شود و بتواند اقدامات اعتراضی را برنامه ریزی و همـاهنگ نمایند در این بین برخی از رســـانه ها و تحلیل گران غربی تلاش دارند تا این تغییرات و تحولات مصــر را به جای اراده مردمی به قابلیت ها و ظرفیت های شــبکه های اجتماعی از جمله فیس بوك و توییتر نســبت دهند. شــبکه های اجتماعی در انقلاب مصــر صــرفأ یک ابزار برای هدفمند کردن ارتباط و ســرعت بخشـیدن به آن هسـتند. همچنین نور محمدی (١٣٩١) معتقد اسـت، ذهنیت منفی مردم نسبت به طبقهی حاکم و نارضــایتی مردم از شــرایط اقتصــادی و ســیاســی مهم ترین عوامل اعتراض ها و تظاهرات در تونس محســوب میشــوند اما ظهور رســانههای جدید امکان کنترل و ســرکوب اعتراضها به وســیلهی دولت را محدود کرده و فضـای ماتوری معترضان برای هماهنگی و برگزاری تظاهرات را تقویت کرده است.
شبکههایاجتماعی مجازی یکی از مهم ترین عوامل تسهیل کننده و شتاب بخش در انقلاب تونس از طریق اطلاعرسانی هماهنگی میان معترضان و فراخوانی برای تظاهرات محسوب می شد.
شبکه های اجتماعی مجازی مانند فیس بوك و توییتر نه تنها نظام دیکتاتوری مصر را به چالش کشاند بلکه درك و نگرش مردم را نسبت به کارایی فضایی مجازی در به وجود آوردن ارزش های مشترك برای حمایت از انقلاب و در خواسـت های مردمی را بالا برده اسـت. انقلاب مصر توسط شبکه ها و رسانه های مجازی شکل نگرفته اســت اما رســانه های مجازی و تکنولوژی به عنوان ابزاری برای تســریع و نظم بخشــی به انقلاب و ارزشهای مردمی عمل کرد تا از کنترل و انحصار دولت خارج شوند.
منابع:
ابراهیمی، ن. (١٣٩٠). تاثیر شـــبکه های اجتماعی و کانال ماهواره ای در وقوع و تکوین انقلاب های عربی، فصـــلنامه مطالعات راهبردی، سال ٤، شماره ٢، ١٣٤-١١١.
احمدزاده کرمانی، ره و ســیدآقایی، ا.م. (١٣٩٣)، بررســی میزان تاثیر فیس بوك بر بیداری اســلامی و جنبش مردم مصر، “مطالعات رسانه ای، سال ٩، شماره ٢٧، ٥٤-٣٨.
اشرف نظری، ع. و قلی پور، م. (١٣٩٧). رسانه های جدید اجتماعی و نقش آنها در بازنمایی کنش های جمعی: تحلیل واقع بینانه انقلاب مصر، فصلنامه مطالعات رسانه های نوین، سال ٤، شماره ١٤، ١٧٤-١٤٧.
حمیدی، ص (١٣٩٠). نقش شبکه های اجتماعی در انقلاب مصر،”جامعه المصطفی العالمیه، ٢٣-١.
دارنلی، جمیز و جان فدر (١٣٨٩). جهان شبکه ای، ترجمه نسرین امین دهقان و مهدی محامی تهران: نشر چاپار .
ســردارنیا، خلیل اﷲ (١٣٨٨). اینترنت، جنبش اجتماعی و بســیج اعتراضــات، فصــلنامه پژوهش های ارتباطی، ســال شانزدهم، شماره ٤، زمستان.
سـردارنیا، خلیل اﷲ (١٣٩٠). تحلیل ساختاری و کنش گرا بر چرایی تثبیت اقتدارگرایی در مصر از ١٩٨٠ تا ٢٠١١، فصلنامه روابط خارجی، سال سوم، شماره ٢، تابستان.
صــالحی، ســیدجواد؛ فرج زاده، ایوب و عباس فرح بخش (١٣٩٢). بررســی نقش اینترنت در جنبش اجتماعی مصــر، فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات جهان اسلام، ١ (٣)، ١-١٧.
عشـــوری مقـدم، م.ر. (١٣٨٩). جـایگاه رســـانه و شـــبکه های اجتماعی در خیزش های انقلابی جهان عرب، دین و ارتباطات، سال ١٧، شماره ٢، ١٤٠-١١٣.
کرمی، نفیسـه و عبدالعلی قوام (١٣٩٨). بررسی نقش رسانه های نوین بر جامعه پذیری سیاسی و شکل گیری انقلاب های کشورهای تونس، مصر (با تأکید بر شبکه های مجازی فیس بوك و توئیتر)، دومین کنفرانس بین المللی مطالعات میان رشته ای علوم انسانی و و اسلامی ایران.
گلکار، محمد؛ جعفری نژاد، مســعود و مســعود آذین (١٣٩٦). نقش رســانههای اجتماعی در انقلاب ایران و مصــر، رفلنامه علمی- پژوهشی رهیافت انقلاب اسلامی، سال یازدهم، شماره ٣٨، ١٣١-١٤٨.
گیوریـان، ح. و ربیعی متـدچین، م. ر. (١٣٨٤). نقش گروههـای ذی نفوذ (فشـــار) و احزاب در خط مشـــی گــذاری دولتی، “فصلنامه علوم اجتماعی، سال ٥، شماره ٤، ٢٥-١.
نورمحمدی، م. (١٣٩١). نقش شـبکه های اجتماعی مجازی در انقلاب تونس، فصلنامه رسانه، سال ٢٢، شماره ٤، ٩٣-١٠٦.
نورمحمدی، م. (١٣٩١). نقش شــبکه های اجتماعی مجازی در انقلاب تونس، فصــلنامه رســانه، ســال ٢٢، شــماره ٤، ٩٣-١٠٦.
Ali, K. (2020). Re-examining Hasan al-Banna’s Model of Da’wah in the Post-Arab Spring Era.
In Arab Spring (pp. 79-96). Palgrave Macmillan, Cham. Bhuiyan, S. I. (2011 ). Social media and its effectiveness in the political reform movement in
Egypt. Middle east media educator, 1(1), 14-20.
Borgatti, S. P., Everett, M. G., & Johnson, J . C. (2018). Analyzing social networks. Sage. Chadwick, Andrew. (2006), Internet Politics: States, Citizens and New Communication
Technologies. Oxford: Oxford University Press. Chebib, N. K., & Sohail, R. M. (2011). The reasons social media contributed to the 2011 Egyptian revolution. International journal of business research and management
(IJBRM), 2(3), 139-162. Heitner, D . (2014). Civilian Social Media Activists in the Arab Spring and beyond: Can They
Ever Lose Their Civilian Protections. Brook. J. Int’l L., 39, 1207. Hintler,Gregor .(2011). The Role of Social Media in Social Movements, Bachelor thesis,
Cottbus : University of Technology. Howard, P. N. (2010). The digital origins of dictatorship and democracy: Information
technology and political Islam. Oxford University Press. Kirkpatrick, David. (2011 ). The Facebook effect – the real story of Mark Zuckerberg and the
World´s fastest-growing company. CPI Bookmark. Croydon. United Kingdom.